برسامبرسام، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

برسام آتیش کوچولوی دوست داشتنی

پسرک شیرین زبونم

و از مزایای پسر داشتن این است که نازت پیشش خریدار داره و نمیخواد ناز بکشی  همین طور که با دستهای کوچیکش صورتمو ناز میکنه میگه   من تو رو نااازت میکنم ... بوووست میکنم  ---- روبروی هم سر میز آشپزخونه نشسته بودیم ... تو چشمام نگاه میکنه و میگه : خب دیگه چیکار میکنی ؟   پسرک حرفهای خودم رو تحویلم میده  ----  تو تابستون بود (یعنی حدود 2/5 ) تو اتاق داشت بازی میکرد و منم سرم به کارم گرم بود ؛ (گویا داشت برای خودش آشپزی میکرد) صدام میکنه و میگه مامان بیا از دستم بخور؛ بهش میگم مامانی چی درست کردی ؟؟ میگه : بخور ؛ توش قارچ داره  ---- عاشق طبل و سنج شده به قول خودش طبلت و سنج...
5 آذر 1393

زندگی زیباست

امان امان از دست این فناوریهای جدید که فرصت زنـــــدگی کردن رو از آدم میگیره پس فعلا بنویسم تا یادم نرفته و برام عادی نشده   - اواخر مرداد ماه بود  (2سال و 5 ماهگی)که داشتی با خودت بازی میکردی (مثلا آشپزی میکردی) که یه دفعه دستتو آوردی جلو بهم گفتی : مامان بیا اینو بخور!! میگم این چیه؟؟ میگی بخور توش قارچ داره  من مونده بودم اونو بخورم یا خودتو  - کاملا ماشینای اطرافیانو میشناسی و مشابه ش روتو خیابون نشونم میدی و میگی: اااا ماشین پازه (فائزه) ماشین بابایی  کلمات خاص خودت : تُتنُک : تخم مرغ  پُتِلاک : پرتقال  کلا با ی اول کلمه مشکل داره :)  اِکــی: یکی اِدونه: یه دون...
4 آذر 1393

آروومم

  آروم جونم وقتی نوزاد بودی لحظه شماری میکردم تا صدای نازتو بشنوم و ببینم که چطور صحبت میکنی حالا نه تنها   خیلی خوب صحبت می کنی ؛؛  یه عالمه شعر هم بلدی    پائیزه پائیزه  توپولویم توپولو پاشو پاشو کوچولو  صبح که از خواب پا میشم   جوجه جوجه طلایی و... کلی صدا و فیلم ازت دارم که می تونی خودت بشنوی و لذت ببری و سر یه فرصت اینجا هم میذارم    ...
4 آذر 1393
1